4 سالگیت مبارک
تا عشق آمد دردم آسان شد،خدا را شكرط مادر شدم اوپاره جان شد،خدا را شکر شوق شنیدن ریخت حتی گریه اش در من لبخند زد جانم غزلخوان شد،خدا را شکر من باغبان تازه کاری بودم اما او یک غنچه زیبا و خندان شد،خدا را شکر او آمد و باران رحمت با خودش آورد گلخانه ما هم گلستان شد،خدا را شکر سنگ صبورم،نور چشمم،میوه قلبم شب را ورق زد،ماه تابان شد،خدا را شکر مادر شدن یک امتحان سخت وشیرین است دلواپسی هایم دو چندان شد،خدا را شکر !!! پلک جهان می پرید دلش گواهی میداد اتفاقی می افتد، اتفاقی می افتد و فرشته ای از آسمان فرود آمد سوسوی ستارگان ...
نویسنده :
مامان رومینا
10:11